فهرست مطالب
نشریه راهبرد توسعه
سال هجدهم شماره 1 (پیاپی 69، بهار 1401)
- تاریخ انتشار: 1401/05/09
- تعداد عناوین: 8
-
-
صفحات 7-29
نزدیک به سه دهه از زمان نهادینه شدن رویکرد توسعه انسانی به عنوان گفتمانی بدیل در مقابل رویکرد ارتدکس در توسعه می گذرد. مطرح شدن این رویکرد، پنداشت از توسعه و بهروزی انسانی را از تمرکز سنتی بر درآمد و مصرف به سمت بسط آزادی ها و قابلیت های انسانی تغییر داده است. با توجه به آنکه در توسعه، به عنوان یک علم میان رشته ای، داشتن شناختی عالمانه از دیدمان ها امری ضروری است، چنین شناختی از این دانش میان رشته ای، چارچوب مفهومی مقاله حاضر می باشد. در این چارچوب دو گونه نظریه توسعه، مشخصا «نیازهای اساسی» و «توسعه انسانی» با یکدیگر مقایسه شده اند. بدین منظور ابتدا با بهره گیری از یک مرور ادبیات جامع به بررسی چگونگی نهادینه شدن این رویکردها در عرصه جهانی پرداخته می شود. سپس با بهره گیری از روش تطبیقی، نقاط اختلاف و اشتراک بین دو رویکرد از جهت ظرفیت های میان رشته ای آنها بیان می شوند. در نهایت با توجه به نقاط اشتراک، این نتیجه حاصل می شود که رویکرد نیازهای اساسی سلف مفهومی رویکرد توسعه انسانی می باشد، اما به دلیل تفاوتی که بین عرصه های نظر و عمل در رویکرد نیازهای اساسی وجود دارد، رویکرد توسعه انسانی جایگزین آن گشته است.
کلیدواژگان: توسعه، رویکرد نئوکلاسیک، رویکرد نیارهای اساسی، توسعه انسانی، رویکرد قابلیت -
صفحات 30-47
سرمایه در هر سازمانی می تواند تاثیرات مثبتی بر انجام فعالیت ها داشته باشد و سرمایه انسانی است که باعث می گردد تا اهداف به درستی در راستای توسعه سازمانی پیش رود. هدف این مقاله، شناسایی راهبردهای سازمانی توسعه سرمایه انسانی کارآفرینانه با استفاده از روش فراترکیب مدل باروسو و ساندلوسکی میباشد. بدین منظور، پس از جستجو در پایگاههای اطلاعاتی معتبر براساس معیارهای تعیین شده، در نهایت 25 مقاله انتخاب و با تحلیل محتوای آنها مفاهیم و کدهای مربوطه استخراج گردید. بر اساس یافتههای پژوهش، راهبردهای سازمانی توسعه سرمایه انسانی کارآفرینانه شامل هفت مفهوم اجرای فرهنگ کارآفرینانه در سازمان، تعریف برنامه های آموزش کارکنان در سازمان، پیاده سازی دوره سایه شغلی برای کارکنان سازمان، مدیریت برنامههای مدیریت استعداد در سازمان، تعریف برنامههای توسعه مهارتهای کارکنان در سازمان، برنامههای منتورینگ سازمانی، برنامههای مربیگری در سازمان میباشد.
کلیدواژگان: سرمایه انسانی، سرمایه انسانی کارآفرینانه، توسعه سرمایه انسانی کارآفرینانه، رویکرد فراترکیب -
صفحات 48-71
پژوهش حاضر با هدف ارایه الگوی معماری منابع انسانی دانش محور در دانشگاه علوم پزشکی منطقه یک کشور انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد و مدل استراوس و کوربین انجام شده است. محدوده مطالعات، دانشگاه علوم پزشکی منطقه یک کشور شامل استان های گیلان، کلستان، مازندران، شاهرود و بابل و مشارکت کنندگان خبرگان آگاه به حوزه منابع انسانی بودند. در این راستا مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک گلوله برفی صورت گرفت. در این پژوهش، داده ها بعد از انجام دادن پانزده مصاحبه به مرحله اشباع نظری رسیدند. با این حال، جهت اطمینان از کفایت، پنج مصاحبه دیگر به انجام رسید . جهت تعیین روایی از معیار لینکلن و گوبا و جهت تعیین پایایی از روش حسابرسی فرایند و توافق درونی استفاده شد. یافته ها نشان داد که الگوی معماری منابع انسانی دانش محور در قالب پنج طبقه شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر ، راهبردها و پیامدها تدوین می شود. در این الگو، روابط بین اجزا نشان می دهد که الگوی معماری منابع انسانی دانش محور در طی فرآیندی تعاملی در بین اجزا انجام می پذیرد. تعیین عوامل فرهنگی، سازمانی، رفتاری، ساختاری، محیطی، شکل گیری نگرش نوین به نیروی کار می تواند در تصمیم-گیری ها و فرآیند معماری منابع انسانی دانش محور در دانشگاه علوم پزشکی منطقه یک کشور بسیار با اهمیت باشد.
کلیدواژگان: معماری منابع انسانی، منابع انسانی دانش محور، دانشگاه علوم پزشکی منطقه یک کشور -
صفحات 72-94مقدمه
شادی بین افراد جامعه به عنوان موتوری برای انجام فعالیتی سودمند و پرثمر اقتصادی می باشد، کشوری که در آن افراد با روحیه مثبت و سرمایه اجتماعی پیشرفته به فعالیت می پردازند مطمینا دارای بازدهی و رونق بهتر اقتصادی خواهد شد، از این جهت تحقیق حاضر به این سوال اصلی پاسخ می دهد: ارتباط بین سیاست پولی، سرمایه اجتماعی و شادی مردم ایران چگونه است؟
روشروش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش مبتنی برتجزیه و تحلیل سری های زمانی می باشد و مدل اقتصاد سنجی پژوهش مدلVAR می باشد که در این راستا پس از بررسی مانایی متغیر ها، با استفاده از رهیافت خودرگرسیون برداری و هم انباشتگی تحلیل های اقتصادی مرتبط با متغیرهای سری زمانی و استفاده از مدل VAR نتایج تحقیق برآورد می شود. متغیرهای مورد استفاده در این تحقیق شامل تولید ناخالص ملی، حجم نقدینگی، طلاق، چک های برگشتی و هزینه تفریحات و سرگرمی خانوارها در دوره زمانی سال 1363 الی1395 در کشور ایران می-باشد.
یافته هانتایج به دست آمده برای این دوره 32 ساله نشان می دهد: سرمایه اجتماعی و مولفههای شادی علیت هم دیگر می باشند و سرمایه اجتماعی تاثیر مثبت بر مولفههای اقتصاد شادی دارد و همچنین سیاست های پولی، سرمایه اجتماعی و شادی مردم ایران ارتباط معنادار باهم دارند و به صورتی که در بلندمدت بر همدیگر تاثیرگذار هستند.
بحثمطابق نتایج تحقیق، توصیه های اقتصادی-اجتماعی ارایه شده است از جمله، اعمال سیاست های پولی مناسب با توجه به زمان های خاص هر دوره ،کاهش نرخ بیکاری به منظور رسیدن به کاهش تعداد چک های برگشتی افراد و تلاش در جهت رشد اقتصادی و همچنین ارتقاه سرمایه اجتماعی و ثبات تولید ناخالص ملی کشور.
کلیدواژگان: سیاست های پولی، سرمایه اجتماعی، تولید ناخالص ملی، شادی، مدل VAR -
صفحات 95-125
یکی از ارکان کلیدی در توسعه هر کشوری، مساله اشتغال و چالشهای مرتبط با آن است که تدوین راهبردهای توسعه در این زمینه و آسیب شناسی آن بر کسی پوشیده نیست. پژوهش حاضر با هدف تبیین اشتغال غیر رسمی در ایران با توجه به آمار رو به افزایش آن و بررسی ارتباط آن با مهمترین شاخصهای توسعه زندگی کاری از جمله رضایت/نارضایتی شغلی، نگرش شغلی و کیفیت زندگی کاری انجام گرفته است. پژوهش حاضر برحسب نوع دادهها، از نوع کیفی-کمی و براساس مدت زمان گردآوری دادهها، مقطعی محسوب میشود. جامعه آماری پژوهش را کارگران رسمی و غیر رسمی در کارگاههای کوچک و متوسط در شهرهای منتخب ایران تشکیل میدهد. باتوجه به حجم بالای جامعه آماری و دشواری دسترسی به تمام کارگران، اقدام به نمونه گیری از 980 نفر از آنان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای گردید. در نهایت 887 پرسشنامه قابل قبول جمع آوری شد که از این تعداد، 489 پرسشنامه مربوط به کارگران غیر رسمی و 398 پرسشنامه مربوط به کارگران رسمی بود. دادههای جمعآوری شده از طریق نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد که شاخصهای رضایت شغلی، نگرش شغلی و کیفیت زندگی کاری در مورد کارکنانی که اشتغال غیر رسمی دارند، به طور معناداری کمتر است. همچنین آمار اشتغال غیر رسمی در شهرهای مورد بررسی، بهطور میانگین حدود 55 درصد است که باتوجه به افزایش آن در مقایسه با سالهای قبل و پیامدهای منفی آن به خصوص در توسعه کسب و کار، توصیههایی در جهت حل این مساله ارایه گردید.
کلیدواژگان: توسعه زندگی کاری، اشتغال غیر رسمی، رضایت شغلی، نگرش شغلی، کیفیت زندگی کاری -
صفحات 126-150
از دهه های آغازین سده بیستم، فشار توسعه صنعتی و کشاورزی، محیط زیست را به طور نمایانی تهدید می کرد، مباحث محیط زیستی همزمان و توامان با مباحث توسعه ای مورد بازاندیشی قرار گرفت. سابقه مباحث توسعه به عنوان یک موضوع مشخص به بعد از جنگ جهانی دوم بر میگردد و نظریات توسعه در این دوره در قالب توسعه اقتصادی و نوسازی پدیدار شده است. این امر برگرفته از مدرنیته غربی و ایدیولوژی مسلط آن یعنی لیبرالیسم با طرح ادعای جهان شمولی ارزش هایشان، مستعد حرکت در مسیر یکسان سازی بشریت بر پایه ارزش های لیبرالی و حذف تنوع و تکثر موجود در جهان می شود. مفروضه ی بنیادین این پژوهش، حول این ایده می چرخد که با ظهور مدرنیته غربی و سرمایه داری و گفتمان مسلط آن ها یعنی لیبرالیسم، تغییراتی هم در این مکتب و هم در مباحث توسعه ای روی داده است که زاده و برآمده ی عقلانیت لیبرالی نسبت به توسعه و محیط زیست می باشد. مفروضا چنین نشان دادیم که این امر با بازاندیشی خود لیبرالیسم متحقق شده است. با استفاده از تحلیل گفتمان لاکلایو و موفه و نظریات توسعه ای در حوزه ی محیط زیست یعنی نظریات _ تردمیل تولید، تیوری متابولیک و نظریه تردمیل تخریب _ به خوانشی از توسعه پایدار و نمود آن یعنی سند ریو+20 به عنوان دال شناوری که در آن گفتمان لیبرالیسم دچار بحران و وقفه گردیده است، پرداخته ایم. نتایج نشان می دهد که لیبرالیسم به عنوان عقلانیتی که در پی صورتبندی بحران های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی در بعد توسعه ی پایدار بوده است، به شکست انجامیده و این امر بحران زیست محیطی را سبب شده است.
کلیدواژگان: عقلانیت لیبرالی، توسعه پایدار، سند ریو+20، صورت بندی بحران ها، تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه -
صفحات 151-180
آموزش های مهارتی یک رکن اساسی برای توسعه سرمایه انسانی و رسیدن به اهداف توسعه پایدار سرزمین است. در این تحقیق تلاش شد با رویکردی نو، یعنی ترکیب نگرش راهبردی با سیاست بازار محوری، توسعه آموزش های مهارتی و فنی و حرفه ای در استان خراسان جنوبی برنامه ریزی و طرح ریزی گردد. نتایج تحقیق موید این است که در حوزه هایی که استان خراسان جنوبی دارای پتانسیل های محیط طبیعی است (نظیر معادن)، نبود یا کمبود آموزش های مهارتی وجود دارد. این مسیله به دلیل تغییر و تحولات در فضای اقتصادی و اجتماعی کنونی کشور و منطقه تشدید شده است. همچنین بخشی از آموزش های مهارتی و فنی و حرفه ای که تا کنون در استان به انجام رسیده است، در مسیر نیازهای واقعی جامعه نبود و نتیجه لازم را در پی نداشته است. این بدان معناست که هدررفت منابع و سرمایه ها در فضای آموزش مهارتی استان یکی از اپیدمی هایی است که نیازمند تغییر رویه بنیادین است.
کلیدواژگان: آموزش مهارتی، نیازسنجی آموزشی، آمیخته بازاریابی، برنامه ریزی راهبردی، استان خراسان جنوبی -
صفحات 181-213
از سال 1387 و به بهانه فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران، تحریمهای بی سابقهای علیه کشور اعمال گردید که اثرات قابل توجهی در اقتصاد کشور برجای گذاشت. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر تحریمهای هستهای بر روابط، ترکیب کالاها، شرکا و تراز تجاری بخش کشاورزی ایران است. برای این منظور از روش توصیفی-تحلیلی و تحلیل دادههای سری زمانی تجاری ایران استفاده شد. در این تحلیل چهار دوره پیش از تحریم (1386-1378)، دوره شروع و اعمال تحریم (1390-1387)، دوره تشدید تحریم (1393-1391) و دوره پساتحریم و پسا برجام (1395-1394) مورد بررسی قرار گرفت. دادههای این مطالعه از گمرک جمهوری اسلامی ایران جمعآوری شد. نتایج مطالعه نشان میدهد تحریمها بر صادرات کشاورزی اثر مثبت داشته ولی شرکای تجاری کشور را تغییر داده است. همچنین تحریمها برخلاف انتظار منجر به کاهش واردات محصولات کشاورزی و مواد غذایی نشده است، اما روابط تجاری، مبادی وارداتی و شرکای تجاری را تغییر داده و در عین حال ترکیب کالاهای وارداتی تغییر نکرده است. همچنین بعد از شروع تحریمها، تراز تجاری بخش کشاورزی رو به بهبود بوده است. براساس نتایج این مطالعه و تجربیات دوران پیش و پس از تحریم میتوان یک نقشه تجاری برای آینده در مواجهه با تحریمها و با رویکرد اقتصاد مقاومتی تدوین نمود.
کلیدواژگان: تحریم های اقتصادی، پسا تحریم، تراز تجاری، شرکای تجاری، بخش کشاورزی، اقتصاد مقاومتی